بخشی از عکسهای عید دانه اندر احوالات
حلما خانم درست شب عید نه ماهه شد و صاحب دومین مروارید بالای دندون
اول شد
29/12/1394
و7/1/95 سومین مرواریدو25/1/95 چهارمین و
29/1/95پنجمین مروارید
مورواریدهای 4و5 رو تو مشهد امام رضا(ع)بهش داد
در 9ماه 5روزگی دست دسی کردن
در 9ماه8روزگی کاملا چهار دست پا رفتن رو با مهارت انجام میداد
از 7ماه 27روزگی مامان بابا میگفت ولی الان قشنگ به مامان بابا
بابا بزرگهاش میگه بابا و وقتی میخواد از دست من فرار کنه هم بابا شو
همش صدا میزنه
توتاریخ25/1/95 یاد گرفت بهش میگم بوسم کن بوس میکنه گاهی هم
چهار دست پا ار اون دورا میاد من یا باباشو بوس میکنه میره یا وقتی
تو بغلمه یک دفعه بوسم میکنه بدون اینکه بهش بگم
خلاصه دلبری شده برا خودش
اینم 7سین خونیه ما
اینم عیدی های که به کوچولوهای فامیل میدادیم
اینم یه سلفی از گل دخترو
حلما 7سین خونه مامان جونش
7سین خونه عموم عموی بزرگم
اینم خونه مامان جون بابا
اینم بهترین پدر شوهر دنیا انشالله تنش سلامت باشه همیشه با نوه ها
علی جون حلما جونم مهرسا گلی درسا خانم
اینجا هم اولین روز عید خونه مامانم
6فروردین تولد داداش کوچیکم محمد مهدی گلم
حلما خانم بابایی جونش
خسته شدم ادامه عکسها رو بعدا میزام
ممنون از همیه دوستای گلم که بهم سر میزنن
حلما خانم خیلی شیطون شده
وقت منم خیلی کم وگرنه من بی معرفت نیستم
یاد تک تکتون هستم هم شاغل شدم هم بچه داری سخت شده
همه چی یه عالمه بوس قلب برا تک تکتون جبران میکنم حتما